هستی هستی ، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره

تمام هستی ما

خوب

جشن تولد 6 سالگی هستی

چون تولد هستی جون بنا به خواسته خودش قرار بود مهد کودکش برگزار بشه هم مهوناش خاص بودند و هم تزیناتش نسبتا ساده.تم هلو کیتی رو خودش دوست داشت.می خواستم برای مهموناش بیسکوییت کیتی بپزم که چون قالب کیتی رو پیدا نکردم قالب گربع مری رو خریدم و البته بچه ها خوششون اومد. ...
18 دی 1393

تن تاک

چند وقت پیش یه سررسید پیدا کردم که از احوالات هستی نازم قبل از ایجاد وبلاگ براش نوشتم.هنوز وقت نکردم. فعلا همینو بنویسم که دیشب می گه برام تن تاک بخر.می گم تن تاک مال آدم های بزرگتر و چاقه.نه تو. می گه خوب چاق می شم.چی باید بخورم که چاق بشم.خودش جوابشو می دونست گفت آها برنج برنج بهم زیاد بده چاق بشم اونوقت برام تن تاک بخر لاغر شم. نه خداییش ما کجا داریم می ریم. ...
8 دی 1393

لوزه سوم هستی

تولد هستی جون نزدیکه.اما چون باید لوزه سومش عمل شه و از طرفی خاله هستی نی نی شو به زودی قراره به دنیا بیاره و عزیز جون هستی قراره بیاد پیش ما.در نتیجه تصمیم گرفتیم این هفته عمل هستی انجام بشه.تا ببینیم تولدشو چه تاریخی بگیریم. چون هستی خودش از پارسال می گه تو مهد تولد بگیر احتمالا مهد کودکش تولد بگیریم. اما دارم برای تم کیتی که نظر خودشه مختصر فکر می کنم.
7 دی 1393

اولین دندان شیری هستی افتاد.

یه هفته ای می شد که دندون نیش پایین(شماره یک چپش)لق می زد.بچم اذیت می شد روزهای اول که گریه می کرد یواش یواش عادت کرد. پنج شنبه که تعطیلی بودم باهم رفته بودیم بیرون.که با خوشحالی دندونشو بهم داد و گفت مامان در اومد.(27 آذر ماه). بهش گفته بودم که دندونت که در اومد فرشته دندون برات هدیه می آره که بهت تبریک بگه و تشکر کنه که درد دندونو تحمل کردی. پرسید چی می آره؟باید دعا کنم تا اون چیزی که می خوامو بیاره؟برا تو چی آورده بود.چجوری می آره. اینقدر پرسی تا آخرش گفتم مامان بابا ها می خرن می گن فرشته دندون آورده. خیالش راحت شد گفت آها اینطوری به من می خوای بگی مبارکه!! من: دندونشو نگه داشتم. الهی قربونش برم. اما چقدر مرا...
7 دی 1393
1